ترجمه پیمان پوررجب
مِل رابینز (Mel Robbins) مجری و وکیل سابق تلویزیون و همچنین نویسنده پرفروش، پادکست محبوب و سخنران انگیزشی است. او کتابهای بیشماری نوشته و میلیونها نسخه از آنها را فروخته است، از جمله کتابهای پرفروش نیویورک تایمز " قانون 5 ثانیه" و " 5 عادت تاثیرگذار". به طور خلاصه، مل رابینز فرایند خوبی از موفقیت را طی کرده است.
پس راز او چیست؟ هر فرد موفقی طرحی از خود بر جای میگذارد، و در اغلب موارد، سفرشان سرنخهای کوچکی به جا میگذارد که هرکسی میتواند آنها را بیابد، اگر به اندازه کافی به آن سرنخ ها نگاه کنیم ما هم می توانیم به آن مرحله برسیم. هر داستان موفقیتی که ما در مورد رویاپردازان، نمادهای موفقیت و افراد موفقی مانند مل رابینز منتشر میکنیم، قصد دارد برخی از آن سرنخ ها را برای شما آشکار کند. بنابراین، اگر آمادهاید ببینید داستان موفقیت مل رابینز چه چیزهایی را میتواند به ما بیاموزد، ادامه مطلب را بخوانید:
اوایل زندگی
مل رابینز در سال 1968 در کانزاس سیتی، میسوری از خانواده رابرت و مارسیا اشنیبرگر به دنیا آمد. او و خانوادهاش سرانجام در جوانی به غرب میانه نقل مکان کردند. او در شهر کوچک نورث ماسکگون، که در غرب میشیگان، درست خارج از گرند رپیدز بود، بزرگ شد.
والدین او در دانشگاه عاشق همدیگر شده و در جوانی ازدواج کردند. مادرش سال دوم تحصیلی را رها کرد تا با پدرش ازدواج کند و مل و برادرش را بزرگ کند. در ابتدا مادرش شبها برای شرکتی کار میکرد، در حالی که پدرش در دانشکده پزشکی درس می خواند. سرانجام، پدرش فارغ التحصیل شد و دکتر شد و در پزشکی عصبی عضلانی تخصص داشت.
هر دو والدین او نقش مهمی در تربیت مل داشتند تا برای داشتن اخلاق کاری قوی، قدردانی از اشتیاق و تعهد به خدمات ارزش بالایی قائل شود.
پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان، مل به کالج دارتموث در نیوهمپشایر رفت و در آنجا مدرک خود را در رشته تاریخ گرفت. او سپس به دانشکده حقوق کالج بوستون رفت و در نهایت در سال 1994 با مدرک حرفهای در رشته حقوق فارغ التحصیل شد.
از وکالت تا لایف کوچ (مربی زندگی)
اولین حرفه مِل شامل کار برای یک شرکت بزرگ در بوستون بود. او سپس به مدت سه سال و نیم به عنوان وکیل عمومی برای مجرمان جنایی خشن در منهتن و به عنوان مدیر اجرایی در دو شرکت فناوری کار کرد. او همچنین با همسرش کسب و کارهای موفق فرنچایز را خرید، اداره کرد و فروخت.
اما، پس از چند سال وکالت، مل شروع به فکر کردن در مورد وکالت کرد. استرس زا بود، اضطراب زیادی برای او به همراه داشت، و عنوانی بود که وقتی مردم از او میپرسیدند «پس چه کار میکنی؟» حرف زدن دربارهاش واقعاً هیجانانگیز نبود.
بنابراین، او یک لایف کوچ (مربی زندگی) استخدام کرد که در نهایت او را تشویق کرد که خودش یک لایف کوچ شود. و در سال 2001 شرکت مربیگری خودیاری خود را راه اندازی کرد که بر توسعه شخصی و مربیگری کسب و کار اجرایی متمرکز بود.
کسب و کار او با شروع به جذب مشتری در سراسر کشور رشد کرد. او سرانجام برنامه رادیویی، وبلاگ خود را ایجاد کرد و همه چیز برای مل، حداقل برای مدتی در حال رشد بود.
تبدیل آزمایشها به پیروزی
با این حال، حدود سال 2008 بود، زمانی که مل رابینز یک نقطه عطف جدی را در زندگی خود تجربه کرد. زندگی مل رابینز نیز مانند بسیاری دیگر از آمریکاییها در برههای از زمان در تاریخ شروع به رشد کرد.
کسب و کار رستوران شوهرش در آستانه شکست بود، او بیش از 800 هزار دلار بدهی داشت، ازدواجش به هم ریخته بود، و او احساس میکرد در آستانه از دست دادن همه چیز است. علاوه بر این، او از حملات افسردگی و اضطراب رنج میبرد و حتی نمیخواست از رختخواب بلند شود.
او از «قانون 5 ثانیهای» برای کمک به خود در حرکت و انجام عمل استفاده کرد. ایده پشت این قانون این است که در هر لحظه تردید، یا لحظهای که می دانید باید کاری انجام دهید، به طور خودکار شروع به شمارش معکوس از پنج میکنید، و هنگامی که به یک رسیدید، اقدام فوری و عمدی در مورد آن «چیزی» انجام دهید که یا از ان اجتناب میکردید، یا می دانید که باید انجام دهید.
این قانون به روشی مؤثر تبدیل شد که به او اجازه داد بر اینرسی غلبه کند که زندگی او را تحت تأثیر قرار میداد. و به او کمک کرد تا با کاکس مدیا شغلی پیدا کند که به یک فرصت در تلویزیون تبدیل شد.
شور و شوق او توجه یکی از روسای تلویزیون "سیان ان" را به خود جلب کرد و همین امر راه را برای تبدیل شدن او به یک تحلیلگر حقوقی برجسته برای "سیان ان" هموار کرد. او به ویژه پس از پوشش پروندههای برجسته، به ویژه محاکمه جورج زیمرمن، در "سیان ان" نامی برای خود دست و پا کرد.
مل رابینز در برنامههای مختلف، در حال تبدیل شدن به ستارهای مشهور بود. او حتی یک سخنرانی در تد اد انجام داد که در نهایت بیش از 29 میلیون بازدید داشت.
دگرگونی
مل از آن زمان تاکنون چندین کتاب پرفروش نیویورک تایمز را نوشته است که میلیونها نفر را به خود جذب کرده است. همه این ها به او کمک کرد تا به یکی از پرطرفدارترین سخنرانان انگیزشی جهان تبدیل شود، بنابراین به او اجازه داد تا در این فرآیند یک شرکت چند میلیون دلاری ایجاد کند.
مل همچنین برای مدت کوتاهی، برنامه گفتگوی سندیکایی خود، «نمایش مل رابینز» را اجرا کرد. با این حال، این روزها، او به شدت به پادکست و کانال یوتیوب خود متمایل شده است که نزدیک به 100 میلیون بازدید و بیش از 1.55 میلیون مشترک را به خود اختصاص داده است.
اخلاق موفقیت
پس راز موفقیت مل رابینز چیست؟ داستان او نشان میدهد که او با اقدام و گرایش به چیزهای مختلف غریبه نیست. پس از اتمام دانشکده حقوق، وکالت، مربیگری، نوشتن کتاب، ساخت و فروش کسب و کار، انجام رویدادهای سخنرانی، و اخیراً وارد پادکست و مدیریت یک کانال YouTube شده است، واضح است که او بسیار جاه طلب است و همیشه در حال فعالیت و پیشروی است.
بنابراین، ما باید بیشتر موفقیت او را به انگیزه، جاهطلبی و ارزش اخلاقی او نسبت دهیم. همچنین واضح است که شور و شوق مسری و شخصیت پرانرژی او به احتمال زیاد بر توانایی او برای یافتن مشاغل در دنیای سرگرمی تأثیر گذاشته است.
سخن پایانی
حال داستان موفقیت مل رابینز را در اختیار دارید که سفر موفقیت منحصر به فرد او و برخی از استراتژیهای موفقیتی را که برای تغییر زندگی و رسیدن به اهدافش استفاده کرده است را پوشش میدهد.
واضح است که بسیاری از موفقیتهای او مربوط به اشتیاق، شخصیت مغناطیسی و تعهد به کمک به مردم برای حل مشکلاتشان است. اما، او همچنین از اخلاق کاری، انگیزه و جاه طلبی خود برای انجام اقدامات گسترده بهره برده است. و ترکیب این چیزها ظاهراً همه تفاوت را در ایجاد زندگی الهام بخش او ایجاد کرده است.
با این حال، امیدواریم حداقل تعداد انگشت شماری از ایدههای مفید را از این نوشته جمع آوری کرده باشید که بتوانید از آنها برای الهام بخشیدن و بهبود زندگی خود استفاده کنید.
منبع: https://thestrive.co
دیدگاه خود را بنویسید