مولی وستن ویلیامسون
ترجمه پیمان پوررجب
منبع: www.americanprogress.org
چرا و برای چه کسی خوداشتغالی اهمیت دارد؟
خوداشتغالی تاکنون رایجترین شکل کارآفرینی در ایالات متحده، به ویژه برای زنان و افراد رنگینپوست است. طبق دادههای اداره کسب و کارهای کوچک، تقریباً 82 درصد از کسب و کارهای کوچک هیچ کارمندی ندارند. در میان کسب و کارهای متعلق به زنان، 90 درصد هیچ کارمندی ندارند - 10 درصد بیشتر از درصد مشابه کسب و کارهایی که متعلق به مردان است. به طور مشابه، 96 درصد از کسب و کارهای متعلق به سیاهپوستان هیچ کارمندی ندارند - 15 درصد بیشتر از کسب و کارهای متعلق به سفیدپوستان.
گروههای جمعیتی خاصی در میان خوداشتغالان بیش از حد حضور دارند. این روندها باید درک آنچه را که در حمایت از خوداشتغالان در معرض خطر است، و همچنین اینکه چه واکنشهایی مفیدتر خواهد بود، شکل دهد.
خوداشتغالی بخش اساسی ثبات اقتصادی مادران است. مادر بودن بر تصمیم برخی از زنان برای خوداشتغالی تأثیر میگذارد، زیرا آنها بیشتر از مردان در جستجوی تعادل بهتر بین کار و زندگی یا پس از بچهدار شدن، خوداشتغال میشوند. و زنانی که فرزند دارند - به ویژه کودکان خردسال - بیشتر از زنان بدون فرزند احتمال دارد که خوداشتغال باشند.
علاوه بر این، نرخ خوداشتغالی زنان در سالهای پس از بچهدار شدن ثابت میماند، حتی با اینکه نرخ اشتغال زنان در همان دوره به طور کلی کاهش مییابد. در طول دوره همهگیری، افزایش خوداشتغالی به طور قابل توجهی در بین کارکنانی که کودکان زیر ۶ سال دارند بیشتر از کارکنانی بود که فرزند خردسال ندارند، که نشان میدهد فشارهای مراقبت از کودک - که به طور نامتناسبی بر مادران سنگینی میکند - در این تغییر نقش داشته است.
مهاجران نیز به طور نامتناسبی در بین خوداشتغالان حضور دارند. در سال ۲۰۱۹، تقریباً یک چهارم - ۲۲ درصد - از ساکنان خوداشتغال ایالات متحده، مهاجر بودند، اگرچه مهاجران تنها حدود ۱۴ درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل میدهند. مهاجران تقریباً دو برابر بیشتر از کسانی که در ایالات متحده متولد شدهاند، احتمال دارد که کسب و کاری راهاندازی کنند، و پناهندگان به ویژه احتمال دارد که به دنبال کارآفرینی باشند. برای مهاجران بدون مدرک، خوداشتغالی فرصتی برای کسب درآمدی است که نیازی به مجوز کار ندارد. این امر ممکن است خوداشتغالی را به ویژه برای مهاجران بدون مدرک حیاتی و جذاب کند. یک مطالعه تخمین زده است که تا سال ۲۰۱۸، بیش از ۸۰۰۰۰۰ کارآفرین بدون مدرک در ایالات متحده وجود داشته است.
خوداشتغالی به ویژه برای افرادی که سابقه کیفری دارند، برجسته است. در سراسر کشور، ۲۸ درصد از افراد دارای سابقه کیفری، خوداشتغال هستند. زنان رنگینپوستی که درگیر امور قضایی هستند، به طور خاص احتمال دارد که درآمد خوداشتغالی را گزارش کنند: ۳۲ درصد از زنان اسپانیاییتبار و ۴۲ درصد از زنان سیاهپوست دارای سابقه کیفری، درآمد خوداشتغالی را گزارش میدهند.
علاوه بر این، افراد دارای سابقه کیفری ۲۲ درصد بیشتر از افراد بدون سابقه کیفری، به خوداشتغالی به عنوان تنها منبع درآمد خود متکی هستند. تبعیض در بازار کار، محرک اصلی این گرایش به کارآفرینی است. خوداشتغالی میتواند به طور قابل توجهی جریمه درآمدی را که افراد قبلاً زندانی با آن مواجه هستند، کاهش دهد. علاوه بر این، کارآفرینی ممکن است تأثیر مفیدتری بر احتمال زندانی شدن مجدد نسبت به اشتغال با حقوق داشته باشد. بنابراین، خوداشتغالی ممکن است جایگزین ارجحتری برای اشتغال سنتی برای افراد قبلاً زندانی باشد.
خوداشتغالی برای بزرگسالان مسن نیز بسیار مهم است. کارکنان خوداشتغال به طور قابل توجهی مسنتر از کارکنان مزدی هستند: تقریباً از هر ۴ کارگر خوداشتغال، ۱ نفر ۶۰ سال یا بیشتر سن دارد، در مقایسه با ۱۱.۳ درصد از کارکنان مزدی. نرخ خوداشتغالی به عنوان درصدی از افراد شاغل نیز با افزایش سن کارکنان افزایش مییابد و در سن بازنشستگی سنتی ۶۵ به طور چشمگیری افزایش مییابد. در حالی که کمتر از یک چهارم از هر گروه سنی از بزرگسالان در سن کار، خوداشتغالی را به عنوان شغل اصلی خود گزارش میکنند، تقریباً نیمی از افراد ۶۵ تا ۶۹ ساله که مشغول به کار هستند، به همراه اکثر افرادی که در محدوده سنی ۷۰ تا ۷۹ سال کار میکنند، خوداشتغال هستند.
در نهایت، خوداشتغالی به ویژه برای افراد دارای معلولیت اهمیت دارد. در میان افراد شاغل، نسبت افراد دارای معلولیت که خوداشتغال (غیرثبتشده) هستند، بیش از 50 درصد بیشتر از بخش مشابه افراد بدون معلولیت است.50 این امر حداقل تا حدی به دلیل موانعی است که افراد دارای معلولیت در دنبال کردن اشتغال سنتی با آن مواجه هستند، از جمله به دلیل تبعیض.
نتیجهگیری
افراد خوداشتغال سهم رو به رشدی از جمعیت شاغل ایالات متحده و بخش قدرتمندی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهند. درک اینکه افراد خوداشتغال چه کسانی هستند، بخش مهمی از شکلدهی به سرمایهگذاریهای سیاستی است که میتواند از این جمعیت متنوع حمایت و آنها را توانمند سازد - و با آن، اقتصادی عادلانهتر و منصفانهتر را برای آینده تضمین کند.
دیدگاه خود را بنویسید