پیمان پوررجب


هر کسی می‌تواند برود و یک شرکت ثبت کند، اما این باعث نمی‌شود که آنها کارآفرین شوند. در بیش از 25 سال کار با کارآفرینان متعدد، برای ما روشن شده است که چیزی متمایز در طرز فکر یک کارآفرین وجود دارد که به آنها اجازه می‌دهد مستقل و با موفقیت عمل کنند.

در شرایط بحرانی، کارآفرینان باید از توانایی خود برای تفکر متفاوت استفاده کنند تا راه‌های جدیدی را پیش رو ببینند. ممکن است توانایی آنها را هوش کارآفرینی بنامیم. هوش کارآفرینی مجموعه‌ای از مهارت‌های نرم ذهنی است که یک کارآفرین موفق به کار می‌گیرد تا بتواند در این راه پر پیچ و خم و هیجان انگیز موفق شود.

متخصصان و محققان امر کارآفرینی، دو نوع مهارت را لازمه شروع کارآفرینی می‌دانند: مهارت‌های نرم و مهارت‌های سخت.

مهارت‌های نرم، شامل مهارت‌هایی می‌شوند که کمک می‌کنند تا کارآفرینان بتوانند روابط مستحکم‌تری با اعضای تیم و دیگران داشته باشند. مهارت‌های نرم شامل انواع مهارت‌های فردی و بین فردی مانند خودآگاهی، هدف‌گذاری، مدیریت زمان، ارائه مؤثر، مدیریت تعارض، حل مسئله و تعدادی دیگر از مهارت‌هاست.

گام اول، فراگرفتن همین مهارت‌های نرم است که می‌تواند به فرد کمک کند از زندگی قبلی خود به زندگی کارآفرینانه مهاجرت کند و خود را تبدیل به یک کارآفرین موفق گرداند.

مهارت‌های سخت هم شامل یکسری مهارت‌ها است که کارآفرین برای مدیریت کسب‌وکار خود نیاز دارد آن‌ها را فرا بگیرد. مهارت‌هایی مانند حسابداری، نگارش طرح کسب‌وکار، فنی و مهندسی، برنامه‌ریزی شغلی و استخدام که بخشی از این مهارت‌ها به حساب می‌آیند.

هر کارآفرینی علی‌القاعده به کاری مسلط است یا تخصصی در یک زمینه دارد، این تخصص و مهارت همان مهارت‌های سختی است که یک کارآفرین باید به آن تسلط داشته باشد.

هوش کارآفرینی مجموعه‌ای از مهارت‌های نرم و ذهنی است که کارآفرینان می‌توانند آن‌ها را یاد گرفته و در خود نهادینه کنند، یعنی تبدیل به یک عادت کنند تا بتوانند در مسیر سخت کارآفرینی با کمک آن توانمندی‌ها بر موانع فائق آیند.

هوش کارآفرینی می‌تواند در هر فردی ایجاد شود. هر فردی که تمایل داشته باشد وارد دنیای کارآفرینی شود می‌تواند آن را فرا بگیرد. هوش کارآفرینی چیزی است که باید با تمرین و ممارست در فرد تبدیل به یک عادت شود. هوش کارآفرینی باعث تغییر سبک زندگی انسان معمولی به یک انسان کارآفرین می‌شود. هوش کارآفرینی باعث رشد و ارتقاء سطح زندگی افرادی است که دوست دارند زندگی متفاوتی نسبت به گذشته خود داشته باشند.


تحقق هدف در واقعیت شامل بسیاری از جنبه‌های هوش کارآفرینی می‌شود، از جمله توانایی:

  • ببینید چه چیزی برای مشتریان ارزش ایجاد می‌کند زیرا بدون این هدف به وضوح در ذهن نمی‌توان ماندگاری داشت.
  • الهام بخشیدن و هدایت دیگران به طوری که آنها در تحقق آن سهیم باشند، و این خیلی بیشتر از این است که هاکلبری فین کسی را متقاعد کند که یک حصار را نقاشی کند، زیرا مردم باید هر روز به آنجا بیایند و به حضورشان ادامه دهند.
  • مسئولیت داشتن افراد در لیست حقوق و خانواده‌هایی که به آن حقوق وابسته هستند را بر عهده بگیرید. این مسئولیت نیز نمی‌تواند کور باشد. شما باید بتوانید تشخیص دهید که چه زمانی لازم است راه خود را با افراد خاصی جدا کنید، اگر حضور و طرز فکر آنها سرمایه گذاری را به خطر می‌اندازد.
  • نوآوری کنید زیرا نه تنها چیزی را خلق می‌کنید که قبلاً وجود نداشت، بلکه هیچ کسب و کاری نمی‌تواند سال‌ها به همین شکل ادامه دهد و زنده بماند، به خصوص امروز که واقعیت به سرعت تغییر می‌کند.
  • آینده را ببینید و نقاطی را که دیگران انجام نمی‌دهند به هم وصل کنید زیرا این همان چیزی است که به شما امکان می‌دهد فرصت‌ها را به‌موقع استفاده کنید.
  • القای اعتماد در دیگران، قبل از هر چیز به مشتریان، برای اعطای کسب و کار به شما، و به سرمایه گذاران و بانک‌ها برای ارائه پشتیبانی که ممکن است در طول مسیر به آن نیاز داشته باشید.
  • زندگی خود را تابع موفقیت کسب و کار کنید زیرا هیچ روز تعطیلی برای کارآفرینان وجود ندارد.
  • به جای تمرکز بر کاهش هزینه‌ها، زمانی که برای اجازه رشد لازم است، پول خرج کنید.

برای اینکه کارآفرینی باشید که بتواند کسب و کار خود را به روشی پایدار توسعه دهد، باید بتوانید به صورت سیستمی فکر کنید و تأثیر تصمیمات و پیامدهای منفی احتمالی را قبل از ظهور ارزیابی کنید. تفکر سیستمی همچنین به این معنی است که به وضوح ببینید که شما بخشی از یک زنجیره ارزش بزرگتر هستید که همه ذینفعان باید از آن سود ببرند، زیرا این همان چیزی است که پایداری را در دراز مدت ایجاد می‌کند.