پیمان پوررجب
از آنجایی که کارافرینان همانند سایر انسانها از دل خانواده رشد میکنند و خانواده بیشترین اثر را در پرورش روحیه خلق ایده و کار در افراد دارد، مهمترین منشأ و نقطه آغاز روحیه کارآفرینی را میتوان به خانواده نسبت داد. به همین دلیل در جامعهای که بهطور متوسط خانوادهها اهمیت بیشتری به کارآفرینی میدهند، هم در نسل فعلی و هم در نسلهای آینده، کارآفرینی اجتماعی به مراتب بیشتر شکل خواهد گرفت.
تحقق این امر مستلزم توجه ویژه والدین به ابعاد و ساحتهای حیات فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست. وقتی والدین همچون الگویی تلاشگر و مؤثر در عرصه کار و تولید در جامعه ظاهر میشوند، کارکردهای مثبت ناشی از فعالیت آنها فرزند را ترغیب میکند تا ذهن خود را به صورتی منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدین و یا حرفهای جدیدتر سوق دهند. برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید، ارزش تلقی میشود.
چنین طرز فکری از دنیای پیرامن ذهن فرد را نسبت به خلق ایدهای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت، دگرگون میسازد. میزان تحصیلات، نوع شغل والدین، ساخت خانواده، روابط خانوادگی، درآمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکلگیری فرهنگ کار در خانواده میتواند تأثیر داشته باشد. انسانهای متفاوت توانمندیهای متفاوتی دارند که اگر از همان دوران نوجوانی در مسیر مشخص هدایت شوند، میتوانند با خلق ایدههای جدید، تغییر در روند تولید و بالطبع تغییر در فرآیند تکنولوژی را آسان کنند.
اولین مرحلهای که خانواده طی آن در فرآیند کارآفرینی نقش دارد مرحله جهتدهی فرهنگ به سمت کارآفرینی یا بهطور خلاصه، شکلدهی فرهنگ کارآفرینی است. خانواده بهعنوان انتقالدهنده مفاهیم اصلاحات، آیینها و رفتارهای اجتماعی میتواند نقش ثمربخش خود جهت آشنایی با مفاهیمی مانند توفیق طلبی، استقلالطلبی و خطرسازی در عرصه فعالیتهای اقتصادی را به اعضای خود ارزانی دارد.
دومین نقش خانواده در کارآفرینی را میتوان به تعیین مسیر شغلی نسبت داد. از آنجایی که از دید فرزندان، خانواده اولین حامی در بزنگاه تصمیمهای مهم است، والدین با شناخت توانمندیهای بالقوه فرزندان خود و هدایت آنها در مسیر شغلی، نقش مهمی در شناسایی و پرورش افراد خلاق و کارآفرین در جامعه ایفا میکنند. توانمندسازی سومین جلوه از نقش خانواده در کارآفرینی است.
به این ترتیب که حمایت و تشویق والدین جهت یادگیری فناوریهای جدید از جمله فناوریهای تکنولوژیکی و اطلاعاتی و معرفی مشاغلی که امکان کسب درآمد بالا را برای فرزندان فراهم میسازد، آنان را علاوهبر نقشآفرینی در درون خانواده معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه یعنی کار مفید و بهرهوری بالا خواهد کرد.
راهاندازی و اداره کسب و کار آخرین مرحلهای است که خانواده طی آن به فرآیند کارافرینی در جامعه کمک خواهد کرد. در این مرحله فرد به ارزیابی مشاغل متناسب با خواستههای خود و خانواده و خلق ایده در زمینه کار و فعالیت میپردازد. چارچوب فکری خود را در قالب طرح کسبوکار به جامعه عرضه میکند سپس با مدیریت خود فعالیت اقتصادی را آغاز میکند.
بنابراین مهمترین عامل محرک کارآفرینی در هر جامعهای خانواده است. خانوادهها از شکلگیری فرهنگ تا مرحله توسعه کسبوکار میتوانند فرزندان را بهعنوان اجزای جامعه به سمت کارآفرینی هدایت کنند. این هدایت در مرحله اول، به توسعه اقتصاد خانواده در نسل فعلی و نسلهای آینده منجر میشود و در گام دوم، کمک حائز اهمیتی به روند رو به جلوی اقتصاد خواهد کرد
دیدگاه خود را بنویسید