پیمان پوررجب
تعهد اولیه کارآفرینی، بیانگر تصمیم قطعی کارآفرین برای راهاندازی کسب و کاری براساس ایدهای جدید است بنابراین کارآفرینی در ذیل این تعهد، مسئولیت تهیه و تدارک و ترکیب کلیه منابع لازم برای ایجاد یک محصول جدید یا نوآورانه را دارد.
کارآفرینی، کاری دشوار است و راهاندازی موفق یک کسب و کار، نیازمند تعهد بالا از سوی کارآفرین است. مؤسسان یک کسب و کار، غالباً خود را در کارشان کاملاً غرق میکنند. اغلب کارآفرینان بایستی بتوانند بر موانع بیشماری غلبه کنند که این امر، نیازمند تعهد بالاست. فردی است که با صرف زمان و انرژی لازم، منابع، نیروی کار، مواد اولیه و سایر داراییها را به گونهای هماهنگ میسازد که ارزش آنها یا محصولات حاصل از آنها نسبت به حالت اوّلیهاش افزایش یابد (ایجاد ارزش افزوده کند).
کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصتها و موقعیتها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیتها دارند، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولات اجتماعی محسوب میشوند.
پورتر، استیرز، مدی، و بولیون ویکتور (۱۹۷۴) تعهد کارآفرینی را به عنوان نوعی احساس هویت یافتن کارآفرین با کسب و کار و محصولات تولیدی خود تعریف میکنند.
آنها همچنین سه ویژگی تعهد را نام میبرند:
۱- یک کارآفرین اهداف و ارزشهای مربوط به کسب و کار خود را قبول و باور دارند.
۲- کارآفرینان حاضرند تا حد اکثر تلاش را برای بهرهوری به کار برند
3- آنها برای تداوم کسب و کار خود در سازمان بسیار مشتاق هستند.
تعهد به معنای “ تعامل بر مبنای صداقت و انصاف و هویت یابی بالا در یک کسب و کار برای انجام کلیه مسئولیتهای پذیرفته شده “ است. در واقع تعهد بعد دیگر در کیفیت روابط به شمار میآید. این یک رابطه موفق و کسب و کار موفق را تحت شعاع دارد که اعضای کانالهای غیر وابسته را برای کار با یکدیگر تحت تأثیر قرار میدهد تا بهتر در خدمت مشتری باشند و سطوح عملکردی را بهبود بخشند.
تعهد به یک رابطه میتواند میل برای توسعه یک رابطه با ثبات را افزایش دهد. و این تمایل برا قربانی کردن مزایای کوتاه مدت و حفظ ثبات در روابط دراز مدت میباشد.
طبق نظر آلن و میر (۱۹۹۰)، تعهد اولیه کارآفرین میتواند به عنوان تمایل کارآفرینان به ساخت و حفظ روابط با مشتریان خارجی به دلیل بهره مندی از روابط به خاطر علاقهی خود جدا از ارزش ابزاری برقراری رابطه باشد و تعهد کارآفرینی، تخصیص منابع (مالی، مدیریتی و انسانی) موجود شرکت به عملیات بهره برداری از فرصتهای بیرونی شرکت و عقد قرارداد با شرکا یا شرکتهای جدید است.
شرکتهایی که نعهد بیشتری به بازارهای هدف خارجیشان دارند تمایل بیشتری به تطبیق عناصر کسب و کارشان با بازار خارجی دارند و هرچه تعهد شرکت به کسب و کار افزایش یابد شرکت توانایی بیشتری برای اجرای راهبردهای تطبیقی مرتبط با قیمت، محصول، توزیع و ترفیع خواهد داشت.
دیدگاه خود را بنویسید