پیمان پوررجب
چه تفاوتی بین کارآفرین با کسی که صرفاً صاحب یک کسب و کار (کوچک) است وجود دارد؟ آیا واقعاً تفاوتی بین کارآفرینی و اداره کسب و کار وجود دارد؟ ما اغلب میشنویم و میبینیم که این دو عبارت به جای یکدیگر استفاده میشوند، و چه بسا تصور میکنیم که این دو در واقع یک معنی دارند.
هنگامی که کسب و کاری را راه اندازی میکنیم و اداره آن را بر عهده میگیریم، میتوانیم خودمان را مدیر کسب و کار بنامیم. گاهی از خودمان با عنوان کارآفرین نیز یاد میکنیم، چرا که باور داریم که در حوزه پرمخاطره کارآفرینی گام نهادهایم. اما چه موقع واقعاً میتوانیم از عنوان صاحب یا مدیر کسب و کار استفاده کنیم و در چه شرایطی میتوانیم عنوان کارآفرین را به کسی اطلاق کنیم؟
به واقع، ممکن است به نظر برسد که صاحب کسب و کار با کارآفرین تفاوتی ندارد، چرا که هر دوی این عناوین مالک یک کسب و کار هستند. با ما همراه باشید تا با درک درست این دو عبارت بتوانیم از آنها به فراخور استفاده کنیم.
یک کارآفرین نسبت به صاحب یک کسب و کار سنتی خلاقتر و تحول آفرین تر است. اما این اختلاف تنها یکی از تفاوتهای بین یک صاحب کسب و کار با یک کارآفرین به حساب میآید. تفاوتهای یک کارآفرین با صاحب کسب و کار کوچک در جدول زیر آمده است:
جدول 1- تفاوت بین صاحبان کسب و کارهای کوچک و کارآفرینان
صاحب کسب و کار | کارآفرین | ردیف |
کسب و کار خود را با تکیه بر ایده یا مفهومی که از قبل وجود دارد راه اندازی میکند. | کسب و کار خود را با تکیه بر ایده یا مفهوم منحصر به فرد خودش راه اندازی میکند. | 1 |
رقبای زیادی دارد. | با خودش رقابت میکند. | 2 |
روی رقابت تمرکز میکند. | روی همکاری تمرکز دارد. | 3 |
همیشه درگیر مشغولیتهای کسب و کار خود است. | دل مشغولیش اقدامات جدید و خلاقانه بعدی او است. | 4 |
برای خانواده و زندگی شخصی خود زمان کافی ندارد. | برای خانواده و زندگی شخص خود وقت زیادی دارد. | 5 |
کسب و کارش زندگی او را تأمین میکند. | او به کسب و کارش زندگی میبخشد. | 6 |
سنتی است. | خلاق و تحول آفرین است | 7 |
به دنبال امنیت است. | ریسک میکند و مسئولیت پذیر است. | 8 |
نگران است. | هیجان زده است. | 9 |
منفعت محور است. | انسان (کارکنان خود، مشتری، عموم مردم) محور است. | 10 |
درآمد یا سود فعال دارد (Active income). | در آمد یا سود غیرفعال یا انفعالی دارد. (Passive income) | 11 |
برای افزایش بهره وری و کارآمدی کسب و کار خود به استخدام مردم میپردازد | مردم را استخدام میکند تا در آنها بهره وری و کارآمدی به وجود بیاورد. | 12 |
یکی از بازیگران بازار است | یکی از رهبران بازار است | 13 |
هنوز به آزادی مالی دست پیدا نکرده است. | به آزادی مالی دست یافته است. | 14 |
تنها به بخشی از دنیای کسب و کار اهمیت میدهد (خُردبین) | برای دنیای کسب و کار به عنوان یک مجموعه اهمیت قائل است (کل گرا) | 15 |
با توجه به آنچه که در جدول بالا مشاهده میکنیم، در مییابیم که کارآفرینی در مقایسه با اداره کسب و کار، کار آسانی محسوب نمیشود. علاوه بر این، متوجه میشویم که یک کارآفرین، صاحب کسب و کاری است که تکامل بیشتری پیدا کرده است. او فردی است که فقط به کسب و کار نمیپردازد، بلکه به ابعاد انسانی کار نیز توجه دارد.
فعالیت به عنوان یک مالک کسب و کارِ صِرف خوب است. منفعت محور بودن، بازیگری در بازار، رقابت در کسب و کار، سنتی بودن، پرمشغله بودن و داشتن درآمد فعال بد نیست، چرا که همه افرادی که اکنون در هر منصبی صاحب کسب و کار هستند این مرحله را طی کردهاند. حتی کارآفرینان موفق نیز پیش از آنکه به موفقیت برسند چنین بودهاند.
اما کاری که این کارآفرینان انجام دادهاند این است که حرکت درست را انجام داده و به صاحبان کسب و کار بهتر و حتی بهترین صاحبان کسب و کار تبدیل شدهاند. به همین دلیل، آنها دیگر فقط مالک یک کسب و کار نیستند، بلکه به حق شایسته عنوان کارآفرین نیز هستند.
دیدگاه خود را بنویسید