پیمان پوررجب
مهارت های فردی را بیشتر باید جزو مهارت های فنی و مبتنی بر دانش و تجربه فرد استوار است.
لیونز (2002) معتقد است مهارتهای فردی با محوریت مهارت های دانشی و فنی مهارتهای ضروری برای موفقیت در فرایند کسب و کار فرد هستند.
تحقیقات ماینر و اسمیت نشان داد که مهارتهای فنی صاحبان کسب و کارهای خُرد موفق فراتر از تولید کالا یا خدمات متعارف در بازار میباشد.
این دو نشان دادند که در انتهای پیوستار مهارتهای فنی، صاحبان کسب و کارهای افزارمند یا صنعتگر قرار دارند. اساس این مهارتها بر آموزشهای فنی و حرفهای استوار هستند.
آموزشهای فنی و حرفهای آموزشهایی هستند که با هدف ارتقاء و انتقال دانش کار و ایجاد مهارتها و افزایش بهره وری، بهنگام کردن و ارتقاء معلومات و تجارب شاغلان، رشد استعدادهای بارز و به فعلیت درآوردن استعدادهای نهفته برای تصدی مشاغل و حرف گوناگون انجام میشود، تا توانایی افراد برای انجام دادن کاری که به آنها محول میشود به سطح مطلوب برساند.
زمانی که فردی توانسته با کار در یک شغل مهارت لازم را بدست آورد و از این طریق دانش فنی و یا عمومی لازم برای ارتباط با مشتریان و یا راهاندازی یک کسب و کار را یاد گرفته است می توان گفت دارای مهارت فردی است.
زمانی که فردی مهارتی فنی و حرفه ای یا صنعتی کسب میکند که به وی کمک میکند تا با فرایند راه اندازی یک کسب و کار، تعمیر یا ساخت یک کالا آشنا باشد می توان گفت مهارت فردی دارد.
مهارت فردی حتماً باید مبتنی بر دانش و تجربه باشد و اساساً مهارت هایی نظیر داشتن چشم انداز کارآفرینی یا ذهنیت کارآفرینی به رشد و توسعه مهارت فردی و ترغیب وی برای کسب یک مهارت کاربردی کمک می کند.
دیدگاه خود را بنویسید