برت لیندسی
ترجمه پیمان پوررجب
تا بی نهایت و فراتر از آن… شاید "باز لایتیر (Buzz Lightyear)؛ شخصیت خیالی در مجموعه داستان اسباب بازی به چیزی فکر میکرد، زیرا میدانست که اگر میخواهد تبدیل به فضاپیمای نجات دهنده کهکشان شود که طراحی شده بود باید بزرگ فکر کند و شجاع باشد.
در حالی که شجاعت او بی عیب است، برای اهداف عملی، شعار او را میتوان به گونهای تغییر داد که خوانده شود: پیش بسوی آینده با قدرت بی نهایت! اما چه چیزی میتوانیم از این اصل بیاموزیم؟ همه ما باید شجاعانه تا بی نهایت به آینده برویم اما با وزوز کمتر و عمل بسیار بیشتر.
این به این معنی است که ما یک مسئولیت جمعی داریم که به اندازه کافی شجاع باشیم تا ایدههای خود را به اشتراک بگذاریم، و همچنان شجاعتر باشیم تا آن ایدهها را عملی کنیم. به جای اینکه بنشینیم و منتظر بمانیم تا ببینیم دیگران چه میکنند، اگر همه یک ایده کوچک را مطرح کنند و برای تحقق آن گام بردارند، این گامهای کوچک میتوانند تغییراتی را که ما میخواهیم در دنیای اطراف خود ببینیم را بوجود می آورند.
شاید باورش سخت باشد، اما هر فردی در این سیاره قادر به دادن ایدهای درخشان، متحول کننده و کاملاً بنیادی است. جمعیت ما هشت میلیارد نفر است (تا 15 نوامبر 2022 جمعیت جهان به هشت میلیارد نفر رسید، نقطه عطفی باورنکردنی در توسعه انسانی) ایدهای که میتواند یک مشکل را به جشنی قابل حل تبدیل کند.
حتی لازم نیست ایده بزرگی باشد. این میتواند موضوعی باشد که رنج را به خودکفایی ترجمه کند یا یک مفهوم ساده که شخص دیگری را به درک خود هدایت میکند که قدرت تغییر جامعه را دارد. تصور کنید چه تاثیری روی این سیاره، مردم و مشکلاتی که همه ما با آن روبرو هستیم، خواهیم داشت!
آنها کمتر غیرقابل حل به نظر میرسند. در حالی که احتمالاً منتقدانی وجود دارند که فکر میکنند این به آن هشت میلیارد نفر اعتبار بسیار زیادی میدهد با این استدلال که همه ایده خوبی ندارند ممکن است این درست باشد، اما این بدان معنا نیست که هر ایدهای عملیاتی نباشد.
کمک به پیشرفت بشریت و حتی ایدههای بد را میتوان به عنوان نمونههای خوبی استفاده کرد. با این حال، برای ما مهم است که به یاد داشته باشیم ایدههای ایلان ماسک لزوماً بهتر از ایدههای دیگران نیست. تفاوت تنها در این واقعیت است که او ایدههای خود را عملی میکند زیرا منابع لازم برای انجام آن را دارد.
ایدهها بدون عمل، بی فایده هستند.
با ایدهها چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ اگر ایدهای رؤیا باشد، میدانیم که تحقق آن ممکن است آنی باشد، اما تحقق خود دور بنظر میرسد. با این حال، زمان بین حال و آن زمان، اگر پر از جهت و کنش باشد، چیزی است که هر چیزی را ممکن میکند. کاتالیزور عمل، شجاعت و دوز دلچسب اعتماد به نفس باز لایتیر است.
بیاندیش، رؤیا پردازی کن، انجام بده.
متفکران معتقد به تغییرات بنیادی در دهههای 1950 و 1960 اجازه ندادند وسعت فضا مانع از رؤیاپردازی آنها درباره اینکه امکان قدم گذاشتن یک انسان روی ماه وجود دارد، شود. چنین هدف بزرگ و شجاعی چیزی بود که همه رویاپردازان را از مهندسان گرفته تا دانشمندان و سیاستمداران گرد هم آورد و به فداکاری، همکاری، تمرکز و عزم لازم برای موفقیت دامن زد.
آنها با موفقیتشان، به نوبه خود الهام بخش میلیونها نفر در سراسر جهان شدند. همین شاهکار قرار دادن انسان روی ماه باعث شد که دیگران نیز رؤیاپردازی کرده و دست به اقدام بزنند. دیدگاه ما را از «امکانپذیر نیست»، به «اگر» و «چطور ممکن است؟» تغییر داد. قدم گذاشتن یک انسان روی ماه به ما آموخت که فراتر از مرزهای عملی تفکر عقلانی فکر کنیم، فراتر از رویاها رؤیاپردازی کنیم و فراتر از کلمات صحبت کنیم!
هیچ چیز کار نمیکند، مگر اینکه ما انجام دهیم.
به این ترتیب، مهم است که ما تصور نکنیم ایدههای ما فاقد ارزش و تأثیر هستند. در عوض، باید فکر کنیم، رؤیاپردازی کنیم، تصور کنیم، و آنچه را که دوست داریم در آینده ببینیم را تجسم کنیم. ما باید فراتر از تفکر فکر کنیم و سپس باید ایدههای لازم را گرفته و واقعی کنیم.
ما باید بررسی کنیم که برای رسیدن به آن چه چیزی لازم است و ایدههای خود را عملی کنیم. در حالی که ممکن است هرگز به فعلیت نهایی نرسیم، امروز میتوانیم روی چه چیزی کار کنیم که بعداً دیگران بتوانند برای ما به پایان برسانند؟
شروع کنید به تمایز بین موارد قابل تصور، باورپذیر، در دسترس و دست یافتنی، به رؤیاپردازی فراتر از رویاها. سپس باید فراتر از کلمات صحبت کنیم. با به حرکت درآوردن و شروع کلمات، آنها را به عمل تبدیل کنید.
در این مرحله، ما باید برای اعتبار بخشیدن به ایدهها، به دنبال راههایی برای بهبود آنها و به حداکثر رساندن تأثیر آنها باشیم. حتی اگر صرفاً تمرکز بر ارزش دانش نسلی باشد که از طریق یادگیری ایجاد شده است، اقدامات از طریق انرژی و موفقیتهایی که از طریق همکاری ایجاد شده به طور مداوم در طول زمان بهبود مییابد.
خیلی چیزها را به دیگران واگذار نکنید.
مأیوس کننده است که فکر کنیم نوآوری تا چه اندازه در اثر بیتفاوتی از بین رفته است. چه بسیار افرادی که از ایدههای خود دست کشیدند یا حتی شروع نکردند. هیچ دگرگونی برای برتری وجود ندارد. برتری توسعه و پرورش مییابد، محافظت و هدایت شده و رها میشود تا بسیاری دیگر به عظمت درون خود ایمان بیاورند، و غیره، تا بی نهایت.
به جای اینکه یک منتقد تغییر یا یک متفکرخود شیفته باشید، به کسانی بپیوندید که ایدههای خود را آزمایش میکنند. به سمت چالش متمایل شوید و مکالمات «چگونه میتوانیم؟» را شروع کنید، خواهید دید که ایدهها شروع به شکل گرفتن میکنند.
فکر میکنید توانایی ایده پردازی ندارید؟ همه ما قادر به رؤیاپردازی هستیم. چه در حال برنامه ریزی برای فرار از جزیره کویری باشیم، چه رویای دنیایی بهتر برای فرزندانمان، میتوانیم رؤیاپردازی کنیم.
اگر بتوانیم رؤیاپردازی کنیم، بذر ایدهها کاشته میشوند. درست است، همه ما جیبهای بی انتهای ایلان ماسک را نداریم که هر ایدهای را آزمایش کنیم بیشتر ما بین این رویاها و کار روزانه گیر کردهایم. این بدان معناست که ممکن است راه مطمئنی برای افشای ایدهها بدون خاموشی، بسته شدن یا دزدیده شدن کامل وجود نداشته باشد.
ایدههایی داشته باشید یا از آنها حمایت کنید.
برت لیندسی، فیلسوف دیجیتال و مدیر عامل شرکت طراحی استراتژیک "بیگ بریو" میگوید: "نمیتوانیم اجازه دهیم این ما را متوقف کند. بیرون بروید، از کوچک شروع کنید و ادامه دهید. اگر ایدههایی نداریم، یا ایدههایی را به روی میز نمیآوریم، باید از افرادی که دارند حمایت میکنیم."
این بدان معناست که ما به عنوان رهبران کسب و کار، باید فضاهای امن روانی را برای مردم ایجاد کنیم تا ایدهها را در معرض دید عموم قرار دهند. به عنوان راهنما، ما باید آماده باشیم تا به ایدههایی که به آن نیاز دارند، زمان بیشتری بدهیم، تا فرصتهایی ایجاد کنیم که ایدههای عالی را به شکلهای بهتر عمل در کسب و کارمان تبدیل کند.
بنابراین، چه میشد اگر همه هشت میلیارد نفر از ما قادر به یک ایده بزرگ و متحول کننده بودیم؟ البته که هستیم. وقتی متوجه شویم که همه با همیم، ممکن است بتوانیم قراردادها را در هر بخش از وجود انسانی خود به چالش بکشیم و در عین حال بر یافتن راههای بهتر زندگی، عشق ورزیدن، یادگیری و درآمد تمرکز کنیم. برای بینهایت شجاعانه به آینده قدم بگذاریم.
دیدگاه خود را بنویسید