کلسی میلر
ترجمه پیمان پوررجب
مهارتها و دانشهای اقتصادی برای مدیران
1. درک مفاهیم و چارچوبهای اقتصادی
برای اینکه یک مدیر موفق باشید، به دانش اساسی در مورد نحوه عملکرد بازارها و توانایی درک نحوه ساختار بازارهایی که در آن فعالیت میکنید و اینکه چگونه تغییرات در آنها بر تجارت شما تأثیر میگذارد نیاز دارید.
با این دانش، میتوانید چشمانداز رقابتی کسب وکارتان را به همراه نیروهای داخلی و خارجی که بر عملکرد آن تأثیر میگذارند، بهتر درک کنید. مفاهیم اقتصادی - مانند عرضه و تقاضا، رقابت و تمایز - با تصمیماتی که شما به عنوان یک مدیر مسئول آن هستید، ارتباط نزدیکی دارند.
2. توانایی ارزیابی تقاضا
برای اینکه یک مدیر مؤثر باشید، مهم است که دانش اقتصادی خود را برای ارزیابی تقاضا و کسب مزیت رقابتی در بازار به کار ببرید. برای توسعه این مهارت، به درک محکمی از مفاهیم اساسی تقاضا و نحوه اعمال آنها در کسب و کار خود نیاز دارید.
تکنیکهای مختلفی برای ارزیابی تقاضا و تمایل مشتری به پرداخت وجود دارد. رویکردهای مستقیم عبارتند از:
نظرسنجیها و گروههای متمرکز، که در آن شرکتها مستقیماً از مشتریان در مورد ترجیحات آنها سؤال میکنند.
حراجها، که تمایل مصرف کننده به پرداخت را با نشان دادن حداکثر قیمت یا پیشنهادی که احساس میکنند یک کالا ارزش دارد، نشان میدهد. انواع مختلفی از حراجها مفید هستند، از جمله حراجهای اعتراضی باز (یا حراجهای انگلیسی)، حراجهای مهر و موم شده قیمت دوم (یا حراجهای ویکری)، و حراجهای مهر و موم شده قیمت اول.
علاوه بر این، چندین روش غیرمستقیم برای ارزیابی تقاضا وجود دارد، از جمله انجام آزمایشها و تکیه بر اصل ترجیح آشکار، که از دادههای تاریخی برای بررسی تصمیمهای خرید گذشته مصرفکنندگان استفاده میکند.
با استفاده از این تکنیکها برای ارزیابی تقاضا، میتوانید از یافتههای خود برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک تجاری استفاده کنید. به عنوان مثال، میتوانید از درک خود از تقاضای بازار برای تعیین قیمت محصولات یا خدمات شرکت خود استفاده کنید. اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر شواهد برای تعیین قیمتها میتواند منجر به تصمیم گیری موثرتر شود و به تضمین حداکثر درآمد کمک کند.
3. توانایی انجام و تفسیر تحلیل اقتصادی
به عنوان یک مدیر، باید یک تحلیل اقتصادی از کسب و کار خود و بازاری که در آن فعالیت میکند انجام دهید. مهارتهای تحلیلی عمومی میتواند در این زمینه مفید باشد، با این حال، مهارتهای مربوط به روشهای تجزیه و تحلیل آماری خاص نیز ضروری است.
به عنوان مثال، تحلیل مشترک روشی است که برای ارزیابی اهمیت ویژگیهای خاص محصول برای مشتریان استفاده میشود. انجام این تجزیه و تحلیل به شما این امکان را میدهد که به عنوان یک مدیر تعیین کنید که کدام ویژگی برای مشتریان مهم است و بنابراین ارزش زمان و پولی را دارد که شرکت شما باید برای توسعه آنها سرمایه گذاری کند.
تجزیه و تحلیل هزینه نسبی روشی است که به مدیران اجازه میدهد تا هزینههای شرکت خود را برای فعالیت در مدلهای تجاری خود در مقابل رقبا محک بزنند. چنین تحلیلی میتواند شما را قادر سازد فرصتهایی را برای به حداکثر رساندن درآمد یا به دست آوردن مزیت رقابتی کشف کنید.
4. توانایی برقراری ارتباط با یافتهها
به عنوان یک مدیر، این مسئولیت شماست که تیم، بخش یا سازمان خود را در مسیر موفقیت قرار دهید. با این حال، این احتمال وجود دارد که ذینفعان دیگری در تصمیم گیریهای مهم تجاری دخیل باشند.
مهارتهای ارتباطی نوشتاری و کلامی قوی برای همسو کردن بازیگران کلیدی و بهبود تصمیمگیری و نتایج نهایی ضروری است. یادگیری ایجاد تجسم دادههای مؤثر نیز میتواند یک مهارت ارتباطی قدرتمند هنگام ارائه یافتهها به تصمیمگیرندگان باشد. به هر حال، کاری که برای تجزیه و تحلیل بازار و شناسایی فرصتها انجام میدهید، اگر به درستی به دیگران منتقل نشود، میتواند از بین برود.
5. تفکر استراتژیک
در نهایت، شما باید درک خود را از بازاری که در آن رقابت میکنید به کار ببرید و یک استراتژی برای موقعیت پیشنهادی خود برای موفقیت ایجاد کنید. مهارتهای تفکر استراتژیک هنگام تصمیم گیری با استفاده از یافتههای تحلیلها و درک شما از مفاهیم اقتصادی ضروری است.
مهارتهای تفکر استراتژیک شامل توانایی تفکر انتقادی در مورد یک مشکل پیچیده و برنامه ریزی برای آینده است و شامل ارتباطات قوی، مهارتهای تحلیلی، حل مسئله، برنامه ریزی و مدیریت است. کارفرمایان برای این ترکیب از مهارتها ارزش زیادی قائل هستند و به راحتی میتوان دلیل آن را فهمید. نزدیک شدن به کار خود با یک ذهنیت استراتژیک میتواند شما را قادر به کشف فرصتها و بازگشایی قدرت اقتصاد کند.
دیدگاه خود را بنویسید