پیمان پوررجب


از سال 1960 کارآفرینی روستایی (Rural Entrepreneurship) عاملی مهم برای تغییر اجتماعی و اقتصادی بوده است. با این حال این پدیده در سال 1930 در اقتصاد نمایان شد. بیشتر از یک دهه مطالعات کارآفرینی محدود شده بود به صنایع و تجارت‌هایی در مقیاسی بزرگ و بخش‌های صنعتی کوچک.
بعدها این پدیده وارد مقولات پیشه‌وران و کشاورزان به عنوان مهم‌ترین عاملان تغییر در روستاها شد. من حیث المجوع، با توجه با تعاریف متعدد از کارآفرینی، تعریف جامعی از این مفهوم نشده است. یک کارآفرین می‌تواند به عنوان فردی تعریف شود که نمی‌خواهد خودش را با شرایطی که سنت به او تحمیل کرده است، وفق دهد؛ بنابراین راه‌های برون رفت از این وضعیت را جهت ریسک‌پذیری بر‌اساس توانایی‌هایش‌ را در پیش گیرد.
کارآفرینی در کشوری ظهور می‌کند که کارآفرینی روستایی نماد صنعتی‌شدن روستایی باشد. فراهم‌شدن این روند نیازمند وجود نسلی شاغل و کاسب و مهاجرت‌نکردن روستاییان به شهرها، و درکل‌ توسعه‌ روستایی است.
اقتصاد کارآفرینی روستایی اکوسیستمی متشکل از ریسک پذیران، فراهم‌‌‌آورندگان سرمایه، بازاری‌ها و واسطه‌هایی می‌باشند که معاملات غیر‌بازاری را تسریع می‌بخشند. اگرچه تاریخچه‌‌ طولانی از مطالعات کارآفرینی وجود دارد، اما ادبیات کارآفرینی روستائی تنها از دهه‌‌ 1980 آغاز شده است.
 این توجه که کارآفرینی می‌تواند در توسعه‌‌ روستائی مشارکت نماید از همین علاقه ناشی می‌شود. در واقع کارآفرینی موجد این دیدگاه بوده است که ایجاد کسب و کارهای جدید عموماً تأثیر مثبتی بر اشتغال و رفاه در نواحی روستائی دارد. از طرف دیگر، فرصت‌های چندی در محیط روستا نیز بوجود آمده است که نیاز به کارآفرینی را بیش از پیش ضروری می‌نماید. فرصت‌هایی از قبیل؛ افزایش نیاز به تفریحات و سرگرمی، کیفیت تولیدات و خدمات روستائی نظیر گردشگری.
کارآفرینی روستائی اشاره به مخاطرات جدیدی برای تأسیس کسب و کار یا جذب آن‌ها دارد که در مناطق روستائی اتفاق می‌افتد و این مخاطرات معلول مداخلاتی نظیر کاهش مالیات‌ها است. همچنین تأسیس این کسب و کارها می‌تواند به نوعی ناشی از منابع طبیعی منحصربفرد موجود در روستا باشد که در کلان‌شهرها وجود ندارد.
چنین کسب و کارهایی ممکن است کشاورزی باشند (­تولید عرقجیات سنتی، شربت­های محلی یا کاشت موادغذایی با ارزش بالا نظیر محصولات ارگانیک)، یا سبک‌های زندگی‌ (نظیر اکوتوریسم، چشمه‌های آب گرم، و استراحتگاه‌های آرام و دنج)، یا استخراج مواد (معدنی یا جنگلی)، و صنایع دانش‌محور (توسعه‌ نرم‌افزارها یا خلق کارهای هنری).
بر طبق تعریف وُرتمن (1990) می‌توان گفت کارآفرینی روستایی ایجاد سازمان جدیدی است که معرفی ­کننده‌‌ تولید یا خدماتی جدید یا خلق یا تولید‌کننده محصولی جدید یا استفاده کننده از فناوری نوین در محیط روستا است.