بيشترين مناقشه در خصوص شبكههاي اجتماعي و همينطور پديده جهاني شدن اغلب بر سر مباحث اجتماعی فرهنگي است. اين شايد مهمترين وجه اشتراك اين دو پديده باشد! با اين حال نبايد از انصاف به دور باشيم كه هم شبكههاي اجتماعي و هم پديده جهاني شدن در اين حوزه بسيار مؤثر بودند. اما مهمترين کارکردهای شبكههاي اجتماعي در حوزه اجتماعی فرهنگی به شرح زیر است:
امكان برقراري ارتباطات مجازي مستمردر مقابل ارتباطات حقيقي
رسانههای اجتماعي موجب شكل جديدي از ارتباطات بين فردي در مقابل شيوههاي سنتي شده است. اين امر اگرچه ميتواند معايبي را در پي داشته باشد اما به خودي خود موجب گستردهتر شدن دامنه ارتباطات افراد شده است و بي شک ميتواند با قابليت مهم به اشتراک گذاري انديشهها در ارتباطات چند بعدي در نهايت، به رشد فکري و تکامل دستهجمعي کاربران کمک کند.
گسترش ارزشهاي انساني و اخلاقي در گستره جهاني
اگرچه به علت پررنگ بودن ديگر ويژگي ها وكاركردهاي رسانههای اجتماعي، بعد ارزشي آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما بهجرأت ميتوان گفت که اين مهم يکي از قابليتهاي اساسي رسانههای اجتماعي است که تاکنون حتي از سوي منتقدين آن مورد غفلت قرارگرفته است.
شبكههاي اجتماعي به ما اين امكان را ميدهند تا در عرصه جهاني ارزشهاي ديني، اعتقادي، انساني و اخلاقي خود را به نحو مطلوبتري منعكس نماييم. اين فرصتي بي نظير است بخصوص وقتي دريابيم بسياري از کاربران رسانههای اجتماعي افرادي هستند که ميتوانند در صورت تبليغ صحيح ارزشهاي اخلاقي و انساني، تحت تأثير قرار گيرند.
ايجاد محتوا و پيام توسط اعضا
بر خلاف ساير رسانهها که معمولاً مخاطبان، فاقد ارتباط تعاملي با منبع پيام (رسانه) بوده و در توليد محتوا وپيام نقش چنداني ندارند، شبكههاي اجتماعي اين امكان را به كاربران ميدهند تا با به اشتراك گذاري مطالب، علايق وانديشههاي خود بتوانند ديگران را مخاطب خود ساخته ودر مقام يك توليد کننده پيام، نقش تأثيرگذاري بر مخاطب خود داشته باشند.
حذف مرزهاي جغرافيايي و تبادلات گسترده فرهنگي
امروزه بياغراق بايد رسانههای اجتماعي را مهد تمدنها و فرهنگهاي مختلف بشري بدانيم اين شبكهها با بهرهگيري از امكان حضور زبانهاي مختلف در ساختار خود، فرصت حضور طيف گستردهاي از افراد جامعه را فراهم ميکنند.
دیدگاه خود را بنویسید