چارلی مندوزا
ترجمه پیمان پوررجب


آیا می‌خواهید کسب و کار خود را راه اندازی کنید؟ آیا خود را به عنوان رئیسی می‌بینید که تصمیمات بزرگ می‌گیرید و پول زیادی به دست می‌آورید؟
همه اینها خوب به نظر می‌رسند اما تلاش زیادی هم می‌خواهند.
راه اندازی کسب و کار خود یک کار کمرشکن است. هر کسی که ادعا می‌کند آسان است یا دروغ می‌گوید یا واقعاً از تجارت سر در نمی‌آورد.
به عنوان یک کارآفرین، ساعات کاری شما طولانی خواهد بود و هر روز باید با چالش‌ها و مشکلات جدید دست و پنجه نرم کنید. شاید پولتان را از دست دهید و شکست بخورید.
آمار اداره کار ایالات متحده نشان می‌دهد که 30 درصد از کسب‌وکارهای کوچک در سال دوم شکست می‌خورند، در حالی که 50 درصد از آن‌ها به 5 سال نمی‌رسند.
علیرغم احتمالات، هزاران نفر همچنان مسیر کارآفرینی را از بین موارد زیاد تنها به دلیل داشتن آزادی مالی، انتخاب می‌کنند.
کارهایی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید تا شانستان را افزایش دهید. بالاخره کارآفرینان بزرگ فقط به این سادگی متولد نمی‌شوند. آن‌ها با سختی و تجربه متولد می‌شوند.


9 ویژگی کارآفرینان موفق که ارزش دنبال کردن دارند


تحمل ریسک بالا
کارآفرین بودن به این معناست که دستمزد ثابت را کنار بگذارید حداقل تا زمانی که کسب و کار شما راه اندازی شود و تثبیت شود.
بسیاری از کارآفرینان پس انداز خود را به خطر می‌اندازند تا کسب و کار خود را راه اندازی کنند. باربارا کورکوران، یکی از میزبانان شارک تانک، از یک وام 1000 دلاری برای راه اندازی شرکت املاک و مستغلات "کورکوران گروپ" (Corcoran Group) استفاده کرد که در سال 2001 با سود 66 میلیون دلاری فروخت.
او حتی املاک و مستغلات را دوست نداشت. اما او ریسک کرد و معلوم شد که مهارت‌های ارتباطی خوبش با مردم او را به مدیر اجرایی خوبی تبدیل کرده است. تحمل بالای ریسک و عدم قطعیت یکی از ویژگی‌های اصلی کارآفرینان است و به ویژه برای کسانی که در زمینه خود پیشگام هستند مشهود است.


برنامه ریزی سازمان یافته
کارآفرینان موفق برنامه ریزان خوبی هستند. آن‌ها برای یک سال، سه ماه و ماه‌ها و روزهای بین آنها برنامه ریزی می‌کنند.
برنامه ریزی به آنها کمک می‌کند تا منابع فعلی را ارزیابی، در مورد رقبا تحقیق، اهدافی را ایجاد و وظایفی را برای اداره شرکت محول کنند. یک برنامه استراتژیک خوب تحقیق شده می‌تواند بین رسیدن به اهداف فروش سالانه و شکست تفاوت چشمگیری ایجاد کند.
کارآفرینان همچنین روش‌ها، رویه‌ها و خط مشی‌هایی را برای نحوه انجام کارها در سازمان خود ایجاد می‌کنند. به این ترتیب است که آنها فروش، عملیات، بازاریابی، خدمات مشتری و تقریباً هر فرآیند تجاری خود را بدون اینکه همه چیز خراب شود، مقیاس بندی و تفویض می‌کنند.


سرسخت و مقاوم
بر اساس مطالعه متفاوتی که توسط شیخار قوش، مدرس مدرسه بازرگانی هاروارد انجام شد، از هر چهار استارت آپ، سه استارت آپ شکست می‌خورند. هر چقدر هم که غم انگیز به نظر برسد، بسیاری از کارآفرینان در اولین تلاش خود برای راه اندازی یک کسب و کار شکست خواهند خورد.
چیزی که اغلب در اخبار به آن اشاره نمی‌شود این است که بسیاری از این بنیانگذاران شکست خورده استارتاپ و صاحبان کسب و کارهای کوچک خود را بازسازی کرده و دوباره تلاش می‌کنند. با اصلاح ایده‌های خود و تلاش مجدد، بسیاری از آنها در نهایت موفق می‌شوند.
همانطور که وینستون چرچیل گفت: "موفقیت توانایی رفتن از یک شکست به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق است."
بسیاری از اداره کردن‌های یک کسب و کار به معنای کنار آمدن با شکست است، و به همین دلیل است که انعطاف پذیری یکی از با ارزش‌ترین ویژگی‌های یک کارآفرین است. کسب و کار شما فی نفسه ممکن است شکست نخورد، اما پشتوانه و کارمندان شما ممکن است به هم بریزند. به عنوان رئیس، باید با آن کنار بیایید یا در خطر از دست دادن کسب و کار خود باشید.
کارآفرینان موفق به جای تسلیم شدن، راه‌هایی برای درس گرفتن از اشتباهات خود و تغییر اوضاع به وجود می‌آورند.
چه چیزی اشتباه پیش رفت؟
دفعه بعد چه کار بهتری می‌توانم انجام دهم؟
در صورت تکرار مجدد این مشکل چه جایگزین خوبی وجود دارد؟
این‌ها سوالاتی هستند که یک کارآفرین منعطف از خود می‌پرسد.
والت دیزنی، ریچارد برانسون و استیو جابز زمانی که اوضاع کسب و کارشان سخت شد، تسلیم نشدند.


ذهن کنجکاو
نوکیا زمانی برترین شرکت تلفن همراه در سراسر جهان بود، تا زمانی که اپل آمد. صنایع تکامل می‌یابند و تقاضای مصرف کنندگان همیشه تغییر می‌کند. اگر مدام در حال یادگیری و پیشرفت نباشید، عقب خواهید ماند.
اگر کارآفرینان نمی‌خواهند از رقبای خود سبقت بگیرند، باید تیزبین باشند. کتاب‌هایی درباره رهبری یا فروش بخوانید، در دوره‌های آموزشی شرکت کنید و از تغییرات صنعت خود مطلع شوید. مهم‌تر از آن، مطمئن شوید که کارکنان شما برای بهبود مهارت‌های خود آموزش‌های مستمر دریافت می‌کنند.


اشتیاق
برای افراد خارج از کسب و کار، آسان است که فرض کنند بسیاری از کارآفرینان برای پول وارد کسب و کار می‌شوند. بله، این یک بازده بزرگ عالی به نظر می‌رسد، اما به زودی شک خواهید کرد که آیا ارزش آن همه کار را خواهد داشت.
پروفسور جی فریدلندر، که کسب و کار پایدار را در کالج بابسون و کالج آتلانتیک تدریس می‌کند، می‌گوید: «بیشتر کارآفرینانی که می‌شناسم معتقدند که دنیا را تغییر خواهند داد. یک هیجان و باور در کاری که انجام می‌دهند وجود دارد و این باعث می‌شود آنها از دوران سخت عبور کنند.»
اشتیاق به محصول، خدمات یا مأموریت کسب و کار شما منبع بسیار خوبی از انگیزه درونی است که می‌تواند منجر به افزایش سود شرکت شما شود.
جان رولاک، بنیانگذار "نوتیویا" (Nutiva)، علاقه زیادی به استفاده از کنف برای کشاورزی پایدار داشت. او نوتیویا را در سال 1999 برای ایجاد بازار جدیدی برای کشاورزان کنف کانادایی راه‌اندازی کرد، اما اغلب با گمرک ایالات متحده که محصولات او را با ماری جوانا مرتبط می‌کردند، مشکل داشت.
دو سال اول کسب و کار او سخت بود، اما اشتیاق او به کنف او را حفظ کرد، حتی زمانی که وزارت دادگستری حکم داد که محصولات کنف در رده هروئین قرار دارند.
رولاک می‌توانست با این حکم جدید ورشکسته شود. در عوض، او با کمک صابون دکتر برونر و دیگر کارآفرینان تولیدکننده محصولات طبیعی از اداره مبارزه با مواد مخدر شکایت کرد. آن‌ها دو سال بعد این دادخواهی را بردند و نوتیویا از آن زمان به سایر محصولات بهداشتی طبیعی گسترش یافته است.


تمایل به درخواست کمک
بسیاری از کارآفرینان در بسیاری از بخش‌های اداره یک کسب‌وکار دانش و مهارت دارند. اما آنها محدودیت‌های خود را می‌دانند و از درخواست کمک نمی‌ترسند. کارآفرینان موفق می‌دانند که محول کردن یک کار به کسی که بتواند آن را سریعتر و ارزان‌تر انجام دهد مفیدتر است.
اگاهانه بودجه بندی کن
فرقی نمی‌کند که کسب و کار خود را از پس انداز خود راه اندازی می‌کنید یا میلیون‌ها سرمایه در اختیار دارید. وضعیت مالی شما هر چه که باشد، اگر مهارت‌های مدیریت پول ضعیفی داشته باشید، در تجارت دوام نمی‌آورید.
کارآفرینان خوب می‌دانند که چگونه سود و هزینه‌های خود را پیگیری کنند. آن‌ها همچنین می‌دانند که چگونه برای موارد اضطراری، توسعه و سایر هزینه‌های تجاری پول اختصاص دهند.
وقتی نوبت به کسب و کار می‌رسد، تصمیمات مالی ضعیف فقط امتیاز اعتباری شخصی شما را خراب نمی‌کند بلکه می‌تواند شما را در بدهی وحشتناکی قرار دهد.
یک برنامه مالی شفاف برای کسب و کار خود ایجاد کنید. تمام هزینه‌های عملیاتی و درآمد ماهانه خود را فهرست کنید. مطمئن شوید که تعادل را رعایت می‌کنید. اگر دست تنها هستید، بودجه جداگانه‌ای برای هزینه‌های شخصی خود ایجاد کنید و مطمئن شوید که با هزینه‌های کسب و کار شما ترکیب نمی‌شود.


فروشندگی خوب
اگر می‌خواهید یک کسب و کار راه اندازی کنید، باید نحوه فروش را یاد بگیرید.
به تأمین کنندگان نیاز دارید؟ باید یاد بگیرید که چگونه در مورد بهترین شرایط پرداخت مذاکره کنید.
به مشتریان نیاز دارید؟ شما باید بدانید که چگونه مزایای خرید محصولات و خدمات خود را به آنها نشان دهید.
به کارمندان نیاز دارید؟ شما باید آنها را بر اساس چشم انداز خود استخدام کنید، به خصوص اگر استعدادهای برتر را می‌خواهید اما توانایی پرداخت حقوق­های خوب مانند گوگل را ندارید.
حتی اگر فکر می‌کنید نتوانید محصولات یا خدمات خود را در درازمدت بفروشید، ابتدا باید بدانید که چگونه این کار را خودتان انجام دهید در غیر این صورت، چگونه افراد را آموزش می‌دهید که این کار را برای شما انجام دهند؟ و چگونه می‌فهمید اگر با مشتریان صحبت نکنید، چه چیزی را در محصولات خود بهبود دهید؟
قبل از اینکه بلومبرگ به یک شرکت مالی بزرگ تبدیل شود، مؤسس آن مایکل بلومبرگ هر روز صبح قهوه می‌خرید و آن را به همکاران مریل لینچ می‌داد. او در راهروها راه می‌رفت و در حالی که با مخاطبان هدف خود رابطه برقرار می‌کرد، به آن­ها فنجان‌های قهوه می‌داد. او از این زمان برای آشنایی مخاطبان و نیازهای آنها استفاده کرد.
سه سال پس از راه اندازی بلومبرگ، مریل لینچ 20 پایانه خرید و اولین مشتری آنها شد.
همانطور که این داستان نشان می‌دهد، شما نمی‌توانید ارتباط با مشتریان را به شخص دیگری واگذار کنید. شما باید این کار را به تنهایی انجام دهید، حداقل برای شروع.


 سازگاری
کارآفرینان باید با توجه به بازار خود را تنظیم کنند. گاهی اوقات، این تنظیمات فقط برای ویژگی‌های جدید یا قیمت گذاری نیست. در برخی موارد، ممکن است مجبور شوید یک مفهوم کاملاً جدید داشته باشید و از ابتدا شروع کنید.
کار زیاد به نظر می‌رسد، اما بسیاری از کارآفرینان به شما خواهند گفت که کسب و کار فعلی آنها با زمانی که شروع کردند متفاوت است. این موضوع به دلایل زیادی اتفاق می افتد.
این می‌تواند به این دلیل باشد که تقاضا به اندازه‌ای که در ابتدا پیش بینی می‌شد بزرگ نیست، یا اینکه ایده اولیه آنها ممکن است عالی باشد اما مقرون به صرفه نبوده است. ممکن است چیزهای دیگری هم باشد. به‌عنوان یک کارآفرین، باید با جریان حرکت کنید تا در تجارت بمانید.
به عنوان مثال، هیونگسو کیم، خالق "ایون" (Eone)، در ابتدا یک ساعت مچی بریل برای افراد نابینا ساخت تا زمان را تشخیص دهند. او شکافی را در بازار شناسایی کرد و راه حلی متناسب با آنها را نیز ایجاد کرد. با این حال، ساعت مچی بریل او چندان فروخته نشد. پس از چندین بحث با مخاطبانش، کیم متوجه شد که آنها می‌خواهند زمان را بفهمند نه اینکه به معلولیت خود توجه کنند.
هر چقدر هم که تعجب آور به نظر برسد، آن‌ها نمی‌خواستند این افراد حس کنند این ساعتها به طور خاص برای افراد کم بینا ساخته شده است بلکه می‌خواستند احساس کنند که در بازار ساعت معمولی حضور دارند.
کیم آدم سازگاری است بنابراین او ساعتی ساخت که به طور معمول و به خط بریل کار می‌کند. دومین نمونه اولیه او به نام برادلی، تقریباً 600,000 دلار از سرمایه جمعی را جمع آوری کرد.
همانطور که تجربه کیم نشان می‌دهد، کارآفرینان باید با خواسته‌های بازار خود سازگار باشند. شما نمی‌توانید همیشه انتظار داشته باشید که محصول شما به سرعت مورد توجه قرار گیرد، بنابراین کل فرآیند تطبیق محصول با بازار را به عنوان تمرینی برای حل مسئله در نظر بگیرید.
کدام یک از این ویژگی‌ها را قبلاً داشته‌اید؟ کدام یک از ویژگی‌های یک کارآفرین را ندارید؟ پیشنهاد می‌کنم سه مورد را برای کار انتخاب کنید و بر اساس آنچه که کسب‌وکارتان در حال حاضر بیشتر به آن نیاز دارد، اولویت‌بندی کنید.
به یاد داشته باشید، شما نمی‌توانید در همه چیز کامل باشید، اما می‌توانید کم کم خود را هر روز بهبود بخشید.